آی معشوق...

با سوسنی در دست ات...تو را ترک می گویم٬آی معشوق شبانه من!!! ای بیوه کوچکِ ستاره یی یکّه.....من تو را میابم...رام کننده پروانه های تاریک!!!!من به راه خویش میروم...پس از گذار هزار سال...تو مرا خواهی دید٬آی معشوق شبانه ام!!!!بر رد پای رام کننده ستاره های تاریک٬من راه خویش می سازم.....تا جهان جا گیرد در قلبم....

leila چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 ساعت 13:47

نظرات 6 + ارسال نظر

بانو چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 ساعت 14:56 http://3azezendegii.blogfa.com

زندگی هیچ وقت اندازه ی تنمان نشد....حتی وقتی که خودمان بریدیم و دوختیم......

واقعا به جا و عالی بود!

هستی چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 ساعت 16:39 http://kaktos.ir

تبادل لینک رایگان با مجله سرگرمی کاکتوس به مدت محدود

هستی چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 ساعت 17:13 http://kaktos.ir

سلام دوست گلم
با تبادل لینک موافقی؟
اگه موافقی خوشحال میشم من رو بانام
مجله سرگرمی کاکتوس لینک کنی و به سایتم بیای
منتظرتمگلم

حدیث پنج‌شنبه 26 اردیبهشت 1392 ساعت 11:51 http://banooketabdar.blogfa.com/

سلام لیلا جونم مرسی واسه دعای که برا بابام کردی عزیزم ان شالله هم تو هم بابام زودتر لباس عافیت تنتون بکنین .این قدر هم با این متنها منو حرص نده

عزیزم انشالا.خدا زودی دعاتو مستجاب کنه!
خوب این نوشتم مگه چشه!؟چشم گلم.اخه حالا از هر چی بگذریم من نوشتنو دوست دارم!اما سعی می کنم شادتر بنویسم!نزن دیگه!من که گفتم چشم!