-
سکوت سرد...
شنبه 28 اردیبهشت 1392 00:35
اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست او جانشین همه نداشتنهاست نفرین ها و آفرین ها بی ثمر است اگر تمامی خلق گرگهای هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد تو مهربان جاودان آسیب نا پذیر من هستی ای پناهگاه ابدی تو می توانی جانشین همه بی پناهی ها شوی اگر تنهاترین تنها شوم اگر تنهاترین تنهاها شوم باز خدا هست...
-
آی معشوق...
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392 13:47
با سوسنی در دست ات...تو را ترک می گویم٬آی معشوق شبانه من!!! ای بیوه کوچکِ ستاره یی یکّه.....من تو را میابم...رام کننده پروانه های تاریک!!!!من به راه خویش میروم...پس از گذار هزار سال...تو مرا خواهی دید٬آی معشوق شبانه ام!!!!بر رد پای رام کننده ستاره های تاریک٬من راه خویش می سازم.....تا جهان جا گیرد در قلبم....
-
راز بهار....
سهشنبه 24 اردیبهشت 1392 06:50
می خواستم که با تو بگویم راز بهار را.......وقتی به راز می آید من به سان صنوبرم.....درختی که هزار انگشت کوچکش اشاره می کند به هزار کوره راه.... دلدارم٬با تو هرگز نخواهم گفت که رود چرا این همه آرام می رود..... اما چون فراز صدایم قرار یابد آب.....می گذارم آنجا خاکسترِِپرپر زن ِنگاهت را.... بچرخ گرد من ای زیبای...
-
حال خرابم....
یکشنبه 22 اردیبهشت 1392 09:10
-
این منم یعنی؟؟؟؟؟
چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 13:00
-
رقص شبانه...
سهشنبه 17 اردیبهشت 1392 09:58
دیشب دوباره دستهایم را گرفتی.... اما لحن نگاهت با همیشه فرق داشت... شاید تو هم می دانی که خیلی زود دیر می شود همه چیز... مرا به رقص فرا خواندی.. از من خواستی بچرخم و میان بازوانت رها شوم.. سرخوش از برق نگاهت بودم... لحظه ای چشم برنداشتی از حرکات موزون دستانم.... کاش کمی زودتر بهم لبخند می زدیم... تو هم می دانی شاید...
-
حرف تلخ...
یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 17:23
-
ترانه پاییز...
شنبه 14 اردیبهشت 1392 11:47
امروز در دلم لرزش گنگ ستاره ها را احساس می کنم...... راه من گم شده در روح مه... نور به بال هایم سنجاق می شود و اندوهم ... غوطه می دهد خاطرات را در چشمه خیال. رزها همه سپیدند.سپید چون دردم.. سپیدی رزها اما تنها به خاطر برفی ست که فروباریده است بر آنها... پیشتر آنان را رنگین کمانی بود. برف بر روح نیز می بارد. برف آیا آب...
-
هیچی نمی دونم....
شنبه 14 اردیبهشت 1392 09:05
-
اون روز....
پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 14:11